کسب درآمد اینترنتی درآمد دوم داشته باشید درباره وبلاگ سلام دوستای گلم به وبلاگ من خوش اومدید آرشيو وبلاگ نويسندگان شنبه 24 تير 1391برچسب:, :: 21:4 :: نويسنده : شادی حسنی
زن نصف شب از خواب بیدار میشود و میبیند که شوهرش در رختخواب نیست، ربدشامبرش را میپوشد و به دنبال او به طبقه ی پایین میرود،و شوهرش در آشپزخانه نشست بود در حالی که یک فنجان قهوه هم روبرویش بود . در حالی که به دیوار زل زده بود در فکری عمیق فرو رفته بود..زن او را دید که اشکهایش را پاک میکرد و قهوهاش را مینوشید.زن در حالی که داخل آشپزخانه میشد آرام زمزمه کرد : "چی شده عزیزم؟ چرا این موقع شب اینجا نشستی؟" شوهرش نگاهش را از قهوهاش بر میدارد و میگوید : هیچی فقط اون موقع هارو به یاد میارم، ۲۰ سال پیش که تازه همدیگرو ملاقات میکردیم، یادته؟ س حال كردين...اون عكس عاشقانه نكته انحرافي بود
عسیسم نظر یادت نره نظرات شما عزیزان: پيوندها
تبادل لینک هوشمند |
|||
|